بدون عنوان
کوثر خانم خونه مامان جون دیگه این کارات بدون شرحه ...
نویسنده :
مامان سارا
17:44
بدون عنوان
دیروز خانوم خوشکل من ساعت ٧ صبح از خواب بیدار شدی بخاطر همین دو تایی با اژانس رفتیم خونه مامان جون اینم عکس های دخملی ناز من اماده بیرون رفتن ...
نویسنده :
مامان سارا
15:32
بدون عنوان
روز جمعه مثل همیشه رفتیم خونه مامان جون اینم کوثر خانمی اماده برای رفتن واینم عکس های دخملی با مو های پریشون منزل مامان جون چیکار کنم اخه نمی ذاری هیچ چیز تو موهات بزنم البته بعدش خاله زهرا دزدکی یک گیره زد تو موهات که قبل از اینکه بفهمی چند تا عکس ازت گرفتم و جمعه عصر رفتیم خونه دوست بابایی عمو مسعود باب...
نویسنده :
مامان سارا
16:57
بدون شرح
دخمل گل مامان اماده شده که با ماشین خودش بره بیرون یا به زبون خودش دَردَر بوس بوس ...
نویسنده :
مامان سارا
17:23
مسافرت
این چند وقتی رو که عکسات رو نفرستادم مسافرت رفته بودیم البته خودمون تنها نه با خاله زهرا و فاطمه خیلی خوش گذشت بیشتر شهر های استان فارس رو رفتیم مثل شیراز .نیریز .استهبان .سپیدان . سیدان . مرودشت . فسا .تخت جمشید . تادوان .خفر و ... خیلی جاهای دیگه که اسمشون رو فراموش کردم اما عکس های زیادی ازت گرفتم ولی بیشتر جاها هم یا تو خواب بودی یا هم جاهایی مثل ابشار مارگون و شش پیر چون ابش خیلی سرد بود تو رو نزدیکش نمیبردیم زیاد و همش بغل بابایی بودی اخه میترسدی ولی در کل عکس های زیادی ازت گرفتم برییم ببینیم ...
نویسنده :
مامان سارا
16:08
بدون عنوان
چند روز پیش رفته بودی دور کمد لباسام وروسری من رو برداشته بودی و دیدم خودت تو حال نشستی و داری باهاش بازی میکنی و دور دست و پای خودت می پیچی مثل اینکه دعوا داشتی و شب هم اماده شدیم که بریم بیرون اینم کوثر خانمی اماده رفتن ...
نویسنده :
مامان سارا
17:18
بدون عنوان
«شعر روز پدر» پدر ای وجودم از تو قدرت و توان گرفته ای که از دم نفس هات هستی من جان گرفته ****شعر روز پدر**** پدر ای که از تو جاری خون زندگی تو رگ هام ای که از نور دو چشمت نور زندگی به چشمام ****شعر روز پدر**** پدر امروز به پاهام دیگه نای رفتنی نیست جز دریغی رو لب هام دیگه حرف گفتنی نیست **** شعر روز پدر **** پدر، پیچ و خم راهم نمیخوام بی راهه باشه گل سرخ آرزوهام توی فکر غنچه باشه ****شعر روز پدر**** پدر دست یاری تو اگه دستامو نگیره کوره راه رفتن من مثل شب هام می ش...
نویسنده :
مامان سارا
17:49
بدون عنوان
دیروز من و تو دختر گلم تو خونه تنها و بیکار بودیم برای همین هم من مشغول عکس گرفتن از تو دخمل ناز مامان شدم که دیگه هیچ کدومش توضیح نداره همش بدون شرحه ...
نویسنده :
مامان سارا
17:12